«آنتیک» میتواند تجربه هماکنون جامعه ایران باشد
همشهری آنلاین: سوال مهم بعدی این است که چه چیزی او را به این تغییر مسیر مجاب کرده؟ مناسبات تولید او را به سمت دیگری برده یا خواست گیشه در این تغییر مسیر نقش داشته یا تجربه مسیری نو خواست خود کارگردان بوده؟ در واقع همه این سوالات به طور ضمنی این پرسش را مطرح میکنند که چرا او از حیطه امنش پا بیرون گذاشته است؟ هادی نائیجی هم که امسال با فیلم سومش «آنتیک» در جشنواره چهلوسوم فجر حضور دارد، قبلا دو فیلم ساخته است. فیلمش اولش «حقالسکوت» (۱۳۹۲) درباره طلبهای است که چِکی دست یک شَرخر دارد و فیلم دومش اپیزودی از فیلم ۴ اپیزودی «هیهات» است که به موضوع عاشورا میپردازد. حالا او در فیلم سومش تغییر مسیر داده و فیلمی کمدی که در دهه ۱۳۶۰ میگذرد ساخته است. این تغییر مسیر میتواند محصول شرایط کنونی سینما باشد که فقط کمدیها می فروشند و طبیعتا هر کارگردانی که دوست دارد فیلمش در گیشه موفق باشد، سراغ ساخت کمدی میرود. شاید دلایل دیگری هم در کار باشد. در فشردگی روزهای جشنواره، سوالاتمان را به طور مکتوب برای نائیجی فرستادیم و او هم به صورت مکتوب به پرسشهایمان جواب داد. گفتوگوی مفصلتر که به جزئیات بپردازد میماند برای زمان اکران عمومی فیلم. دست به نقد این گفتوگوی مکتوب شاید جوابی مختصر به چرایی تغییر مسیر نائیجی در سینما باشد.
بین «آنتیک» و فیلم قبلی شما که اپیزودی از فیلم چهار اپیزودی «هیهات» بود، تقریبا ۹ سال فاصله بوده. چرا ساخت فیلم سومتان آنقدر طول کشید؟
بعد از فیلم سینمایی «هیهات» میخواستم ساخت سریال را تجربه کنم و درگیر دو سریال شدم که از نقطه صفر تا قبل از فیلمبرداری برای هر کدام زمان زیادی از من صرف شد؛ یکی با موضوع تاریخ اسلام و دیگری با موضوع تاریخ معاصر و متاسفانه در هر دو سریال در آستانه فیلمبرداری به دلیل اختلافنظر در نهایی شدن متن فیلمنامه از پروژه کنار کشیدم. ملاحظه بفرمایید هر کدام فقط پس از مرحله تصویب تا زمان فیلمبرداری چقدر زمان از من گرفت.
دو ساخته قبلی شما، «حق سکوت» و «هیهات»، هر دو مایههای مذهبی داشتند و خود شما با مصاحبههایی که انجام دادهاید به عنوان سینماگری ارزشی شناخته میشوید. ساخت فیلم کمدی با موضوعی ظاهرا حساس و با حضور پژمان جمشیدی توسط شما خیلیها را غافلگیر کرده. جبر زمانه شما را به ساخت فیلم کمدی متقاعد کرد یا خواست خودتان بود؟
منظور شما از مصاحبههایی که کردم را نمیفهمم!؟ بهعنوان فیلمساز درباره موضوعات فیلمم توضیح دادم. درباره خودم حرف زدم؟ نه. این تقسیمبندی ارزشی و غیر ارزشی را هم درک نمیکنم. همه فیلمسازان، طبق قوانین جمهوری اسلامی فیلم میسازند و پایبند ارزشهای ملی و مذهبی این مملکت هستند و اعتقادات فردی یک فیلمساز درخصوص حضور صنفی و اجتماعیاش نباید ما را گرفتار دوگانهانگاری کند. فیلم سینمایی «آنتیک» یک فیلم ایرانی است در نظام مقدس جمهوری اسلامی.
«آنتیک» از حضور دو چهره سینمای کمدی یعنی پژمان جمشیدی و بیژن بنفشهخواه سود میبرد که هر دو در ژانر کمدی تثبیت شدهاند و ذهنیتی را با خودشان به هر فیلمی که بازی میکنند میآورند. این دو بازیگر در فیلم شما چقدر به کارهای قبلیشان شبیه هستند؟
بیتردید توانایی بازیگر از تجربیات و فیلمهای گذشتهاش هم اهمیت دارد. تلفیق ویژگیهای بازیگر از فیلمهای قبلیاش به علاوه آنچه در «آنتیک» به دست آمده خاستگاه ما بوده. بالاخره تماشاگر برای بازیگر محبوبش هم وارد سالن میشود و قرار نبود به این خواسته پاسخ ندهیم.
کار کردن با ستارهای مثل جمشیدی چطور تجربهای بود؟
تا به این تاریخ، عموم تماشاگران آقای جمشیدی را دوست دارند و فروش فیلمهای ایشان در کنار بقیه تخصصهایی که یک فیلم را فیلم میکند یکی از همان نشانههاست. آقای جمشیدی بازیگر بسیار باهوشی است که در تعامل با دیگر عناصر موثر یک فیلم اگر به نتیجه برسد حتما فیلم، فیلم خوبی میشود. ما در «آنتیک» به نتیجه خوبی رسیدیم.
کمدیهای دهه ۱۳۹۰ که به دهه ۱۳۶۰ میپردازند، معمولا موقعیتهای تراژیک آن دهه را دستمایه خنده قرار میدهند و به آنها انتقاد میشود که واقعیت را وارونه جلوه میدهند یا اصلا از کنار واقعیتها رد میشوند. فیلم شما چه تفاوتی با آن کمدیها دارد؟
چون تسلطی بر همه فیلمها ندارم نمیتوانم نسبت به نکتهای که شما مطرح میکنید حرف بزنم اما ما در «آنتیک» علاوه بر مراقبت از روایت رئالیستی تاریخ معاصر سعی کردیم موضوع را فراتر از دهه شصت نیز پیشروی تماشاگر قرار بدهیم. موضوع «آنتیک» میتواند تجربه هماکنون جامعه ایران باشد.
جشنواره فجر معمولا به کمدیها چندان روی خوش نشان نمیدهد. فکر میکنید در داوری فیلمتان بختی برای کسب جایزه دارد؟
مهمترین ثمره جشنواره همنشینی اهلی سینما در محضر مردم عزیز ایران است، «سی مرغ» مظهر همان ملت نزدیک به صد میلیون ایرانی داخل و خارج است که دلشان برای ایران میتپد و قرار است با هم به قله قافِ عزت و آرامش برسیم.