درمان با نسخه تئاتر | از تئاتر کاربردی و ضرورت به کارگیری آن در جامعه چه می دانید؟
همشهری آنلاین _فاطمه عسگری نیا: آخرین کاری که از او در پایتخت اجرا شد و اتفاقا کلی هم مورد توجه مخاطبان در فضای مجازی قرار گرفت. نمایشنامه ای که در جمع معتادان متجاهر محله شوش به بهانه امدن زمستان اجرا شد. پروژه ای که نه تنها هنر را در کوچه پسکوچه های این محله قدیمی و آسیب خیز به نمایش در آورد بلکه یک گام عملی بود در جهت ترمیم زخمهای عمیق اجتماعی افراد اسیب دیده که به مدد این اجرا حتی یک دو نفرشان هم به ارزوهایشان رسیدند. میلاد جباری مولانا معتقد است بهتر است تئاتر کاربردی کم کم جای خودش را در جامعه باز کند تا از این طریق بتوان مرهمی بر زخم های روحی و روانی افراد گذاشت. با او در گپ و گفتی دوستانه، درباره تئاتر کاربردی اطلاعات جالبی کسب کردیم.
انگار سالهای سال بود که منتظر بودند یکی از آنها درباره آرزوهایشان بپرسد، یکی به حسابشان بیاورد و ساعتی کنارشان به گپ و گفت بنشیند، نامشان در جامعه معتاد متجاهر شده است اما هر کدام برای خود زمانی اسم و رسمی داشته اند، یکی حسین بوده و همه او را به نام حسین مکانیک می شناختند دیگری فرزاد بوده و در بازار لوازم خانگی کار می کرده اما امان از اعتیاد که وقتی آتشش به جانشان افتاد و دارو ندارشان را پایش ریختند سقف خانه اشان شد آسمان پرستاره و بالش زیر سرشان مقواهای تکه پاره ای که حالا میلاد جباری مولانا از آنها خواسته بود آرزوهایشان را یکی یکی بنویسند. یکی نوشته بود “آرزو دارم برگشتن همه معتادان را به آغوش خانواده شان”، دیگری در حالیکه دست های سیاه و پینه بسته اش رمقی در خود نداشتند پاکی خود و همه همنوعانش را آرزو کرده بود و دیگری ساده و عاشقانه نوشته بود آرزو دارم مادرم را ببینم … همه این ها هرکدام پرده هایی از تئاتر کاربردی بود که به کارگردانی میلاد جباری مولانا در میدان شوش همراه با هنرنمایی معتادان بی خانمان اجرا شد. نمایشی که هدف از اجرایش دیده شدن دردهای این آدمهای اسیب دیده اجتماعی و شنیده شدن خواسته های دلشان بود. اجرایی کوتاه اما پرو پیمان به طوریکه هنوزم که هنوز است گوشه هایی از این تئاتر در فضای مجازی دست به دست می چرخد و مخاطبان خودش را دارد: «در این اجرا هدف ما اجرای یک نمایش نبود بلکه می خواستیم در یک فضای تعاملی از معتادان بی خانمان دعوت کنیم تا مشکلاتی را که اعتیاد برایشان بوجود آورده را در آیینه تئاتر ببینند و آنرا احساس کنند، شاید انگیزه ای شد برای تغییرشان. من معتقدم از آنجا که این افراد معمولا در حاشیه جامعه بوده و طرد شده اند تئاتر می تواند به آنها قدرت دوباره در مرکز توجه قرار گرفتن را بدهد و با دیدن شدن احساس کنند هنوز برای جامعه ارزش دارند.»
آرزوهای کارتنی برآورده شد
اجرای تئاتر درمانی در میدان شوش برای میلاد همراه با خلق صحنه های زیبا و جذابی بود که اصلا پیش بینی نشده بود: «از معتادان خواستم روی کارتن هایی که شب می خوابند آرزوهایشان را بنویسند و قرار بود تلاش کنیم این آرزوها تا حد ممکن برآورده شود. جالب بود که همه دلتنگ خانواده بودند و به یکدیگر کمک می کردند تا راه رسیدن به آزوهایشان را فراهم کنند. در بین افراد خبری از خودخواهی، بخل و حسد و کینه نبود و هر چه می خواستند همزمان برای دوستانشان هم آرزو می کردند.» در شب آرزوهایی که میلاد با تئاتر درمانی برای بی خانمانان شوش رقم زد یک معتاد بعد از حرف زدن با مادرش و رفع دلتنگی تصمیم به ترک اعتیاد گرفت و معتاد بهبود یافته دیگری با کمک تشکل های مردم نهاد صاحب شغل مناسبی شد.