اخبار جهان > غرب آسیا

ماله‌کش شام؛ عنوانی برازنده جناب وزیر | اظهارات متناقض و عجیب فیدان و جاده‌صاف‌کنی برای جنگنده‌های اسرائیل



به گزارش همشهری آنلاین فرهیختگان نوشت: انفجار مهیبی که در ادامه تجاوزهای اسرائیل به خاک سوریه رخ داد و به تعبیر برخی در فضای مجازی شبیه یک انفجار هسته‌ای بود، تنها بخشی از زنجیره حملات این رژیم برای گسترش اشغالگری در سوریه است. این حملات که پس از سقوط دولت بشار اسد تشدید شده، از یک‌سو نشان‌دهنده استراتژی تل‌آویو برای تثبیت موقعیت خود در منطقه و از سوی دیگر بازتاب‌دهنده هماهنگی‌های پنهانی با برخی گروه‌های مسلح سوری است.

در این میان مواضع ترکیه و به‌ویژه اظهارات هاکان فیدان، وزیر امور خارجه این کشور حاشیه‌هایی تازه به این بحران افزوده است. وی با ادعای اینکه اسرائیل و آمریکا هرگز خواهان کنار رفتن بشار اسد نبوده‌اند، تلاش کرد نقش این دو بازیگر کلیدی در فروپاشی دولت دمشق را کمرنگ جلوه دهد و هم‌زمان جایگاه منطقه‌ای آنکارا در فضای به وجود آمده برجسته کند. اما این اظهارات هم‌زمان با ادامه تجاوزات نظامی اسرائیل و عدم واکنش معنادار گروه‌های مسلح حاکم مانند تحریرالشام، ادله‌های وجود توافقات پنهانی میان این گروه‌ها و اسرائیل را تقویت می‌کند. این تحولات درحالی رخ می‌دهد که اسرائیل با اشغال بخش‌های جدیدی از خاک سوریه و نقض توافقات بین‌المللی، به‌دنبال ایجاد مناطق حائل جدیدی در جولان اشغالی است. هم‌زمان، سکوت معنادار گروه‌های مسلح نسبت به تجاوزهای تل‌آویو، گواهی بر عمق هماهنگی‌های پشت‌پرده در این بحران پیچیده است. در چنین شرایطی اظهارات فیدان نه‌تنها به شفاف‌سازی بحران سوریه کمکی نمی‌کند، بلکه با تبرئه اسرائیل و آمریکا زمینه‌ساز گسترش تجاوزات و سیاست‌های مداخله‌جویانه در منطقه می‌شود.

رویکرد وزیر خارجه ترکیه زمانی عجیب‌تر می‌شود که او هم‌زمان با سفیدشویی اسرائیل با اظهاراتی کنایه‌آمیز با ایران مواجه می‌شود. هاکان فیدان در گفت‌وگو با شبکه العربیه مدعی شده «آنکارا جایگزین تهران در سوریه نخواهد شد.» این اظهارات درحالی مطرح‌شده که صحبت‌های وزیر دفاع ترکیه درباره احتمال بازنگری در حضور نظامی این کشور در سوریه، نشان می‌دهد آنکارا نه‌تنها همچون ایران به نقش مشورتی بسنده نکرده، بلکه پا را فراتر گذاشته و با گمانه‌زنی در مورد حضور نظامی درصدد مقدمه‌چینی تثبیت و گسترش حضور خود در سوریه است.

اشغالگری در پوشش امنیت توجیه می‌شود

انفجار مهیبی که اخیراً در خاک سوریه رخ داد پرده‌ای دیگر از حملات نظامی اسرائیل به سوریه را آشکار کرد. این حادثه بازتاب‌دهنده شدت رویکرد اشغالگرانه این رژیم در منطقه است. حملات اسرائیل به سوریه، پس از سقوط دولت بشار اسد، وارد فاز تازه‌ای شده است که هدف اصلی آن، گسترش اشغالگری در جولان اشغالی و تقویت حضور استراتژیک تل‌آویو در منطقه به بهانه تأمین امنیت مرزهاست.
سوریه به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی محور مقاومت، همواره مانعی جدی برای سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل بوده است اما فروپاشی دولت بشار اسد در پی بحران داخلی و جنگ نیابتی، فرصتی طلایی برای تل‌آویو فراهم کرد تا دامنه اشغالگری خود را در خاک سوریه گسترش دهد.
تل‌آویو درتمامی این سال‌ها حملات خود به سوریه را با ادعای پیشگیری از تهدیدات امنیتی توجیه کرده است. رژیم‌صهیونیستی بارها مدعی شده این حملات برای جلوگیری از تثبیت حضور نیروهای ایرانی و حزب‌الله در سوریه صورت می‌گیرد. اما نگاهی دقیق‌تر به رفتار اسرائیل نشان می‌دهد که این ادعاها پوششی برای نقض حاکمیت سوریه و تحکیم اشغالگری در جولان است. بمباران تأسیسات نظامی سوریه- که بسیاری از آنها اصلاً با محور مقاومت مرتبط نیستند- شاهدی بر این مدعاست.
در مقابل گروه‌های مسلحی نظیر تحریرالشام که حاکمان فعلی سوریه محسوب می‌شوند نه‌تنها واکنشی به تجاوزات تل‌آویو نشان نمی‌دهند، بلکه با اظهارنظر در مورد تمایل به ایجاد ارتباط با اسرائیل نشان می‌دهند میان این گروه‌ها و اسرائیل هماهنگی‌هایی برای تسهیل حملات وجود دارد. این عدم واکنش گواه روشنی از هم‌راستایی منافع این گروه‌ها با اهداف تل‌آویو در تضعیف حاکمیت سوریه است. علاوه بر این، سکوت برخی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی دربرابر این تجاوزات و همچنین اظهارات توجیه‌کننده‌ای نظیر آنچه هاکان فیدان گفته به اسرائیل چراغ سبزی برای ادامه سیاست‌های اشغالگرانه می‌دهد.

جاده‌صاف‌کنی فیدان برای جنگنده‌های اسرائیل

در میانه‌ بحران عمیق سوریه، اظهارات وزیر امور خارجه ترکیه به‌نوعی تلاشی برای بازتعریف نقش ترکیه در این کشور و شانه خالی کردن از مسئولیت‌های سنگین منطقه‌ای به شمار می‌آید. فیدان با ادعای اینکه اسرائیل و آمریکا مخالف سقوط دولت بشار اسد بوده‌اند، سعی کرد تا تصویری از ترکیه به‌عنوان بازیگری مستقل و محوری در تحولات سوریه ارائه دهد. این اظهارات از یک‌سو با تلاش برای تبرئه اسرائیل و آمریکا از پیامدهای سقوط دولت دمشق همراه است و از سوی دیگر به دنبال بزرگنمایی توان ترکیه در حمایت از گروه‌های مسلحی همچون تحریرالشام و دیگر نیروهای مخالف دولت سوریه است.

فیدان در گفت‌وگویی با شبکه الحدث عربستان به‌صراحت مدعی شد اسرائیل و آمریکا هیچ‌گاه خواهان کنار رفتن بشار اسد نبوده‌اند و حتی در زمان عملیات نظامی علیه دمشق، تل‌آویو ترجیح می‌داد اسد در قدرت باقی بماند. این اظهارات- که در تضاد آشکار با شواهد تاریخی و مواضع رسمی اسرائیل و آمریکاست- تلاشی آشکار برای بازنویسی روایت سقوط دولت اسد به نفع تل‌آویو و واشنگتن است.
پس از سقوط دولت بشار اسد، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت اسرائیل سقوط دمشق را «یک روز تاریخی برای خاورمیانه» توصیف کرد. این موضع‌گیری به‌وضوح نشان می‌دهد که اسرائیل، برخلاف ادعای فیدان، از فروپاشی دولت سوریه استقبال کرده و آن را فرصتی برای گسترش اشغالگری در جولان دانسته است. همچنین سیاست‌های آمریکا در حمایت از نیروهای مخالف اسد و اعمال فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی علیه دمشق، گواهی بر این است که واشنگتن نیز در این مسیر نقش فعالی ایفا کرده است. اظهارات بایدن درباره اینکه سقوط بشار اسد «اقدام اساسی عدالت» بوده است نیز مؤید همین همسویی است.

ادعای فیدان مبنی‌بر اینکه اسرائیل از سقوط دولت اسد ناراضی بوده، عملاً دستاویزی برای توجیه تجاوزات نظامی تل‌آویو به سوریه است. این ادعا می‌تواند به اسرائیل اجازه دهد حملات خود را با این بهانه که پیامدهای سقوط دمشق تهدیدی برای امنیت آن بوده، ادامه دهد.

وزیرخارجه ترکیه قبل از موضع‌گیری با وزیر دفاع هماهنگ نکرده بود

یکی دیگر از ابعاد مهم اظهارات هاکان فیدان، ادعای او مبنی بر این است که «ترکیه قرار نیست جایگزین ایران در سوریه شود». این اظهارنظر کنایه‌آمیز در حالی در گفت‌وگو با شبکه العربیه مطرح می‌شود که ایران همواره نقشی محدود و مشورتی در بحران سوریه داشته است. ایران، برخلاف ترکیه، هیچ‌گاه مستقیماً در تجهیز و حمایت از گروه‌های مسلح نقش نداشته و تنها با هماهنگی دولت سوریه، به‌عنوان یک متحد استراتژیک عمل کرده است به همین دلیل نیز پس از آنکه ارتش سوریه عزمی برای مقابله با گروه‌های مسلح نشان نداد ایران نیز از ورود به بحران سوریه خودداری کرد. ایران از ابتدای بحران سوریه، در قالب یک متحد استراتژیک، به دولت این کشور کمک کرده است. اما این کمک‌ها عمدتاً به شکل مشاوره نظامی و با هماهنگی کامل دولت سوریه بوده است.

ایران، برخلاف ترکیه یا سایر بازیگران منطقه‌ای، هیچ‌گاه دخالت نظامی مستقیم یا حمایت از گروه‌های غیردولتی را در سوریه پیش نگرفته است. ایران همواره بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید داشته و در این مسیر همواره با هماهنگی دولت سوریه و در راستای بازگرداندن ثبات به این کشور وارد عمل شده است. این موارد نشان می‌دهد که ایران در بحران سوریه نه‌تنها نقشی مخرب نداشته، بلکه به‌عنوان یکی از عوامل بازدارنده در برابر گسترش خشونت‌ها و اشغال خارجی عمل کرده است. در مقابل رویکرد غیرمداخله‌گرانه ایران، ترکیه نقشی گسترده در تجهیز و حمایت گروه‌های مسلح ایفا کرده و محصول این رویکرد نیز امروز توسط اسرائیل برداشت می‌شود. علاوه براین اظهارات اخیر وزیر دفاع ترکیه کاملاً در تناقض با ادعاهای هاکان فیدان است و در آن تأکید می‌شود که آنکارا آماده بازنگری در حضور نظامی خود در سوریه است. اظهارات هاکان فیدان درباره جایگزین نشدن ترکیه با ایران، در تضاد آشکار با سیاست‌های مداخله‌جویانه آنکارا در سوریه است. ترکیه در طول بحران سوریه، نقشی فراتر از یک بازیگر منطقه‌ای ایفا کرده و مستقیماً در شکل‌دهی به معادلات سیاسی و نظامی این کشور مداخله کرده است. ترکیه یکی از اصلی‌ترین حامیان گروه‌های مسلح مخالف دولت سوریه، از جمله تحریرالشام بوده است. این حمایت‌ها شامل ارائه تسلیحات، لجستیک و حتی آموزش نظامی بوده و به‌وضوح نشان‌دهنده تمایل آنکارا به تقویت مخالفان دولت دمشق بود. ترکیه همچنین با انجام عملیات‌های نظامی در شمال سوریه، مناطق گسترده‌ای از خاک این کشور را تحت کنترل خود درآورده بود. این اقدامات که به بهانه مبارزه با گروه‌های کرد مسلح انجام شده، عملاً نقض حاکمیت سوریه به شمار می‌آید.

اظهارات وزیر دفاع ترکیه مبنی بر آمادگی آنکارا برای آموزش نظامی ارتش سوریه، نشانه‌ای آشکار از تمایل ترکیه برای ایفای نقشی محوری در ساختار نظامی و سیاسی این کشور است. این سیاست، برخلاف رویکرد مشورتی ایران، نشان‌دهنده تلاش ترکیه برای مداخله در امور داخلی سوریه است. هاکان فیدان در حالی ادعا می‌کند که ترکیه قصد ندارد جایگزین ایران در سوریه شود که سیاست‌های عملی این کشور نشان‌دهنده رویکردی کاملاً متفاوت با ایران است. درحقیقت ترکیه با حمایت از گروه‌های مسلح به‌دنبال ایفای نقشی نه به اندازه ایران بلکه به‌مراتب فراتر و متفاوت‌تر از آن در سوریه است.

ترکیه می‌خواهد نقش اول فیلم جدید منطقه باشد

یکی از نکات مهم اظهارات هاکان فیدان، تلاش او برای پررنگ جلوه دادن نقش ترکیه در تحولات سوریه و قدرت‌گیری گروه‌های مسلحی همچون تحریرالشام است. فیدان، با تکیه بر این ادعا که آمریکا و اسرائیل نقشی در سرنگونی اسد نداشته‌اند، عملاً تلاش کرد نشان دهد که ترکیه به‌تنهایی بازیگر اصلی در این تحول بوده است. حمایت ترکیه از گروه‌های مسلح سوریه، از جمله تحریرالشام، طی سال‌های اخیر موضوعی آشکار بوده است. آنکارا با تجهیز، آموزش و حمایت لجستیکی از این گروه‌ها به‌ویژه در مناطق شمال غرب سوریه، نقش تعیین‌کننده‌ای در موازنه قدرت در این کشور ایفا کرده است.

اظهارات فیدان درباره نقش ترکیه در تحولات سوریه، هم‌زمان با افزایش تلاش‌های آنکارا برای تثبیت جایگاه خود به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای در قالب پروژه نوعثمانی‌گرایی مطرح می‌شود. ترکیه با استفاده از این فرصت، تلاش می‌کند تصویر خود را به‌عنوان کشوری پیشرو و تعیین‌کننده در تحولات خاورمیانه ارائه دهد. ترکیه در قالب سیاست نوعثمانی‌گرایی، به‌دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه است. سوریه، به‌عنوان یکی از همسایگان کلیدی ترکیه در این راهبرد جایگاهی ویژه دارد. اظهارات فیدان مبنی بر عدم جایگزینی با ایران تلاشی برای کاهش حساسیت‌ها و مخالفت‌ها با سیاست‌های توسعه‌طلبانه ترکیه است. اظهارات هاکان فیدان درباره عدم جایگزینی ترکیه با ایران در سوریه، در واقع تلاشی برای تلطیف وجهه سیاست‌های مداخله‌جویانه آنکارا در این کشور است.

درحالی‌که ایران همواره نقشی مشورتی و هماهنگ با دولت سوریه داشته، ترکیه با حمایت از گروه‌های مسلح و تلاش برای تثبیت حضور نظامی خود، به‌دنبال تأثیرگذاری مستقیم بر معادلات داخلی سوریه بوده است. این تفاوت اساسی در رویکردها نشان می‌دهد ترکیه، برخلاف اظهارات وزیرخارجه‌اش در مسیر جایگزینی با ایران نه‌تنها گام برداشته بلکه تلاش می‌کند نقشی محوری‌تر از تهران در سوریه ایفا کند. سیاست‌های ترکیه اگرچه با ادعای کمک به ثبات سوریه ارائه می‌شود، در عمل زمینه‌ساز تشدید بحران و تضعیف حاکمیت ملی این کشور است. اظهارات هاکان فیدان، به‌جای روشن‌سازی بحران سوریه بیشتر به‌عنوان تلاشی برای تبرئه اسرائیل و آمریکا و در عین حال، تقویت جایگاه ترکیه در این بحران تلقی می‌شود. ترکیه که با سیاست‌های نوعثمانی‌گرایانه خود به‌دنبال گسترش نفوذ منطقه‌ای است، از بحران سوریه به‌عنوان فرصتی برای پیشبرد این اهداف استفاده کرده است. در چنین شرایطی، اظهارات فیدان، هم با تحریف واقعیت‌ها و هم با تأکید بر نقش ترکیه در قدرت‌گیری گروه‌های مسلح، زمینه‌ساز تشدید تجاوزات اسرائیل و ادامه بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد.

همه چی آروم نیست آقای فیدان

وقتی بحرانی در یک کشور اتفاق می‌افتد اولین اقدامی که معمولاً سایر کشورها انجام می‌دهند تعطیلی سفارت‌ها و خروج دیپلمات‌هاست. برخلاف این اصل اما با ایجاد بحران در سوریه، ترکیه اولین کشوری بود که سفارتش در سوریه را بازگشایی کرد تا پس از 11 سال در سوریه صاحب سفارتخانه شود. این اقدام علاوه بر قدرت‌نمایی ترکیه با این هدف انجام شد که این پیام را بدهد سوریه در امن و امان است. این درحالی است که از زمان قدرت گرفتن تحریرالشام، اسرائیل بدون هیچ مزاحمتی درحال تبدیل سوریه به ویرانه است و بسیاری از مردم نیز از ترس مواجهه خشن اعضای گروه‌های مسلح‌ خانه خود را ترک کرده و راهی مرزهای لبنان شده‌اند.

در چنین شرایطی طبعاً یک نگاه منفی نسبت به سیاست‌های منطقه‌ای ترکیه در جهان به وجود می‌آید. ترکیه برای مبرّا کردن خود از اتهام تنش‌زایی در منطقه تلاش دارد تا تصویری از یک سوریه باثبات ارائه دهد. چنین تصویری همان قدر با واقعیت تطابق دارد که ادعای وزیرخارجه درمورد نارضایتی آمریکا و اسرائیل از سقوط اسد می‌تواند تطابق داشته باشد.



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا